معنی جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه, معنی جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه, معنی [iاx، zcx، اsgmf، rاubicmdi، j'k، kj'mki، j'اk iksت، iksتاb، cma، zcdri، sgsgi، caتi، bsت;اi, معنی اصطلاح جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه, معادل جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه, جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه چی میشه؟, جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه یعنی چی؟, جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه synonym, جهاز، طرز، اسلوب، قاعدهرویه، نظم، منظومه، نظام همست، همستاد، روش، طریقه، سلسله، رشته، دستگاه definition,